زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 11:04 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



https://rozup.ir/up/biya/Pictures/uiii.gif 

https://rozup.ir/up/biya/Pictures/vqae89p4gwdp2l55kc1.gif

https://rozup.ir/up/biya/Pictures/baneer.jpg

ارسال پاسخ
تعداد بازدید 238
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 149
عضویت: 29 /4 /1391
محل زندگی: تهران
سن: 26
شناسه یاهو: designer_@rogers.com
تشکرها : 6

ولی در پشت‌جبهه مادری

بسم الله الرحمن الرحیم

خیابان، دوربین و آب و قرآن، ... اولین برداشت

کسی در صحنه خم شد، ساک خود را از زمین برداشت

تریبون‌ها ـ پر از احساس ـ رفتن را هجی کردند

تمام شهر را آوازهای آتشین برداشت

بیا «ای لشگر صاحب زمان آماده باش» اکنون

وطن یا دین؟ برای هردو باید تیغ کین برداشت

در این‌جا ـ صحنه‌ی دوم ـ غبار و خون و باروت است

کلاش کهنه را بازی‌گر ما با یقین برداشت

دل‌اش در بند بود و ... بند پوتین خودش را بست

قدم‌های خودش را عاشقانه تا کمین برداشت

ـ شروع جلوه‌ی ویژه‌ ـ شب و مین، کاوش و ... می‌ریخت

اناری دانه‌دانه خون خود را روی این برداشت

اناری دانه‌دانه بسته شد، مردی کبوتر شد

ولی در پشت‌جبهه مادری تا خورد، چین برداشت

... و روی شانه‌ی مردم، سبک‌تر می‌وزید از باد

مکعب، خالی‌خالی، خیابان، واپسین برداشت


سه شنبه 04 مهر 1391 - 21:46
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

https://rozup.ir/up/biya/Pictures/uiii.gif 

https://rozup.ir/up/biya/Pictures/vqae89p4gwdp2l55kc1.gif

https://rozup.ir/up/biya/Pictures/baneer.jpg